گوناگون

پشت پرده حمله به دو برج تجارت جهانی آمریکا در ۱۱ سپتامبر

پشت پرده حمله به دو برج تجارت جهانی آمریکا در 11 سپتامبر

شهر منهتن نیویورک یکی از نقاط جهان است که مردم زیادی دوست دارند آنجا زندگی کنند و شهروندان منهتنی شاید از این بابت، احساس خوشبختی زیادی کنند اما یک صبح سه شنبه در سپتامبر 2001 ، آنها در حالی که در مسیر اداره بودند یا در خانه در حال صرف صبحانه یا در اداره می خواستند کارشان را شروع کنند یک اتفاق هولناک همه چیز را به هم ریخت.

به گزارش پارسینه و به نقل از تابناک، در خیابان های منهتن نیویورک در برابر چشمان حیرت زده مردم به ناگاه یک هواپیمای بزرگ مسافربری خود را به یکی از دو برج تجارت جهانی کوبید!!

به فاصله دقایقی بعد هواپیمای دوم هم به برج جنوبی اصابت کرد

هواپیما با باک پر از بنزین از فرودگاه لوگان در ایالت بوستون در ساعت 7.59 پر از مسافر به هوا برخاسته بود و قرار بود به فرودگاه لس آنجلس پرواز کند اما به وسیله 5 عضو القاعده دزدیده شده و به سوی نیویورک مسیر خود را کج کرد. شاید خلبان آن هواپیما فکر می کرد قرار است که این هواپیما به سوی مقصد دیگری با هدف دزدی یا باج خواهی برود و در فرودگاهی دیگر بر زمین بنشیند. اما هواپیماربایان خیلی متفاوت از سایر تجربیات هواپیماربایی طور دیگری عمل کردند آنها هواپیما را به روی شهر نیویورک بردند و در منهتن آن را به یکی از دو برج تجارت جهانی کوبیدند! 

کز

جرج تنت رییس سیا که به عملکردش در حادثه یازده سپتامبر انتقادهای زیادی می شود

این اتفاق خیلی شوک آور بود ، منهتن آمریکا در یک آن ، در بهت و حیرت یک حمله عجیب هوایی قرار گرفت، شهروندان آمریکایی هیچ گاه طعم جنگ و ناامنی در خانه را نچشیده بودند در حالی که حاکمیتشان بارها به اشکال مختلف در کشورهای دیگر جنگ و درگیری راه انداخته بود. آن روز شهروندان منهتنی چیزی می دیدند که پیشتر کسی به آن شکل تجربه نکرده بودند و حتی در فیلم ها هم دیده نشده بود، آنها می دیدند که یکی از نمادهای مهم تجاری شهرشان با یک هواپیمای مسافربری بزرگ ضربه خورده و در آتش می سوزد. آنها نمی دانستند که داستان هنوز تمام نشده و هواپیمای دیگری هم در راه است. 

دقایقی بعد هواپیمای دیگری هم به برج دوم و دوقلوی تجارت جهانی کوبیده شد. سه هواپیمای دیگر قرار بود مراکز حساس دیگری در آمریکا را هدف قرار دهد یکی به پنتاگون خورد ولی دو تای دیگر که یکی قرار بود به کاخ سفید و یکی هم به ساختمان کنگره اصابت کنند، موفق نشدند. 

این حادثه، تاریخ جهان را ورق زد. در آن زمان جرج دبلیو بوش جمهوری خواه رییس جمهور آمریکا بود و دونالد رامسفلد وزیر دفاع آمریکا ، کالین پاول وزیر امور خارجه آمریکا و جرج تنت رییس سازمان سیا بود و غفلت سازمان او مورد انتقاد بسیاری قرار گرفت. 

کز

این تصویر لحظه ای است که به بوش خبر عملیات را می دهند او در حال بازدید از یک کلاس درس بود

روشن است این عملیات به دور از چشم سیا و طی چند ماه توسط القاعده طراحی و سپس اجرا شده بود. بر اساس اطلاعات منتشر شده 19 تن در این عملیات ها وظیفه اجرا داشتند که همگی در هواپیماهایی که این عملیات توسط آنها انجام شد، کشته شدند. 

نمی خواهیم اینجا به جزئیات این حادثه بپردازیم که شاید به اندازه کتاب ها جای پرداختن به آنها هست. اما به دنبال پاسخ به چند سوال مهم در این گزارش هستیم. 

چرا این اتفاق افتاد؟

اولین سوالی که مطرح است این که چرا این اتفاق افتاد؟ این سوال از آن جهت مهم است که القاعده رابطه ای خوب با سازمان های امنیتی و حتی سیاسی آمریکا داشت، حساسیتی از جانب نیروهای امنیتی آمریکا روی نیروهای القاعده وجود نداشت و آنها به راحتی در شهرهای آمریکا جولان می دادند و حتی به نوعی آمریکایی ها نقش محوری در تاسیس و تقویت این تشکیلات داشتند. 

نگاهی به تاریخچه القاعده نشان می دهد که این جریان نتیجه جمع سلفی های سنی و مجاهدان افغان در ماجرای جنگ شوروی با افغانستان بود. آمریکا برای مقابله با سیطره شوروی بر افغانستان ، تلاش کرد تا گروه های مجاهد افغان را تجهیز کند. از سویی به دلیل آن که شوروی حاکمیتی ضددینی داشت خلاء ناشی از فقدان قدرت متمرکز در این کشور، باعث تجمع تدریجی سلفی هایی در افغانستان شد که به خیال خود می خواستند با کفر مبارزه کنند و چه میدانی بهتر از افغانستان که صحنه جنگ میان مسلمانان و جبهه کفر (شوروی بی اعتقاد به خدا) بود. 

کز

خالد شیخ محمد که گفته می شود طراح این عملیات ها بود

آمریکایی ها بهترین تسلیحاتی که می توانستند را به مجاهدان افغان می دادند و این ماجرا ادامه داشت تا آن که شوروی از افغانستان عقب نشینی کرد و پس از آن هم، اردوگاه کمونیسم فروپاشید. 

بعد از جنگ سرد و افغانستانی که دیگر خطر شوروی آن را تهدید نمی کرد. حجم وسیع تسلیحات و نیروهایی که به صورت غیرمستقیم در ارتباط با آمریکایی ها فعالیت های اطلاعاتی و عملیاتی می کردند بلا استفاده ماند. 

در دولت کلینتون که در سال های بعد از جنگ سرد شکل گرفته بود ، تصمیم بر آن شد که کمک ها به مجاهدین و نیروهای سلفی مبارز با شوروی کاهش یابد یا قطع شود و این اشتباهی بود که آمریکایی ها مرتکب شدند. 

با روی کار آمدن طالبان در افغانستان که مورد حمایت القاعده بود ، افغانستان مجددا، محل تجمع سلفی هایی گردید که القاعده آنها را جذب کرده بود. این تشکیلات مخوف و زیرزمینی با آن همه تسلیحات و ثروتی که شاهزادگان سعودی هم به آن تزریق کردند پس از رها شدنشان توسط سیستم های اطلاعاتی و امنیتی آمریکا، به دنبال هدف جدیدی برای مقابله بودند و آمریکا می توانست یک هدف ایده آل باشد. چرا؟

چون روحیه ضد آمریکایی در کشورهای عربی از همان ابتدای تشکیل دولت غاصب اسراییل و حمایت های بی دریغ آمریکایی ها از آن در جهان عرب خیلی زیاد بوده است از سوی دیگر و به واسطه رفت وآمد آزادانه اعضای القاعده به شهرهای آمریکایی، این کشور می توانست هدفی ایده آل برای عملیات باشد. ضمن این که نوع برخورد آمریکایی ها با نیروهای القاعده بعد از جنگ سرد این ذهنیت را تداعی می کرد که آمریکا با آنها رفتاری ابزاری داشته است و این نوعی تحقیر شدگی در سلفی های القاعده ایجاد کرده بود. 

آمریکا بعد از یازده سپتامبر با تمام قوا به دنبال انتقام بر آمد. اما یک ابهام عجیب اینجا هست و آن این که بیشتر افرادی که در عملیات یازده سپتامبر شرکت کرده بودند، ملیت سعودی داشتند علاوه بر این، بن لادن که رهبر القاعده بود جزو خاندان سعودی بود. طبیعتا عربستان باید اولین کشوری بود که آمریکا به دنبال انتقام از آن باشد اما این کشور هیچ گاه مورد حمله آمریکا قرار نگرفت. چرا؟ یکی از علت های اصلی را باید در یک فرد دانست. بندر بن سلطان. 

بندر بن سلطان از دیپلمات های کارکشته سعودی بود که از سال 1983 به عنوان نماینده عربستان در سازمان ملل در آمریکا زندگی می کرد و نفوذ و لابی قدرتمندی در آمریکا داشت. او بعد از یازده سپتامبر با استفاده از اهرم های خود علی رغم گزارش های متعدد سازمان های اطلاعاتی و امنیتی و حتی کنگره آمریکا در نقش عربستان در یازده سپتامبر توانست، این کشور را از گزند حملات آمریکایی های خشمگین نجات دهد. و بدین ترتیب افغانستان با وجود این که هیچ یک از عاملان حمله به برج های دوقلو افغان نبودند ، تبدیل به اولین هدف آمریکایی ها شد. البته آنها بی دلیل به افغانستان حمله نکردند، کوهستان های این کشور با رضایت دولت طالبان در اختیار القاعده بود و این کشور تبدیل به پایگاه القاعده شده بود. 

آمریکا با حملاتش به افغانستان و به ایالت وزیرستان پاکستان، در انهدام عمده قدرت القاعده موفق بود و بخش زیادی از نیروهای القاعده توسط نیروهای آمریکایی دستگیر و روانه زندان گوانتانامو شدند و ماجراهای این زندان و جنایت هایی که آمریکایی ها در آن کرده اند بحث مفصلی است که در این گزارش نمی توانیم به آن بپردازیم. 

هدف بعدی آمریکایی ها عراق و سرنگونی صدام بود. اما چرا آنجا؟ علت این ماجرا شاید بتواند اندکی از نیمه پنهان حملات یازده سپتامبر برملا کند. بهانه اصلی آمریکایی ها در حمله به عراق در ارتباط با حملات یازده سپتامبر ادعای ارتباط پنهان عدی فرزند صدام با رهبران القاعده بود که هیچ گاه اثبات نشد. اما اگر این ادعا درست بود هم طبعا برخی کشورهای عربی مثل عربستان، کویت و یا امارات باید مورد حمله آمریکایی ها قرار می گرفتند. چون مقامات آنها خیلی بیشتر با سران القاعده در ارتباط بودند، پس چرا صدام و عراق هدف حمله شد؟

کز

بهانه حمله به عراق رابطه عدی فرزند صدام با القاعده بود که هیچ گاه اثبات نشد

عراق یک ویژگی بارز در میان کشورهای عربی داشت که آمریکا و جالب تر از آمریکا ، اسراییل از آن احساس خطر می کردند. عراق تنها کشوری در جهان عرب است که هم جمعیت فعال و زیادی دارد و هم ذخایر نفتی و ثروت عظیم خدادادی. عربستان، کویت و امارات و ... هیچ کدام با وجود دارا بودن ثروت و ذخایر عظیم نفتی به اندازه عراق جمعیت ندارند، شاید بگویید مصر پر جمعیت ترین کشور عربی است. بله این درست است اما مصر آن ثروت و ذخایر نفتی عظیم را ندارد. 

این ویژگی ها در کنار رهبری صدام بر عراق، به عنوان یک فرد اقتدارجو و زخم خورده از آمریکایی ها میتوانست برای آنها یک خطر بالقوه باشد. یعنی در واقع آمریکایی ها خشم موجود در جامعه و حاکمیت خود را به سویی هدایت کردند که یکی از معضلاتشان در خاورمیانه را حل کنند. به عبارتی آمریکایی ها با عراق صرفا به بهانه 11 سپتامبر تصفیه حساب کردند. 

حذف صدام از جغرافیای سیاسی خاورمیانه برای ایران و کویت هم خوشآیند بود هر چند که این کشورها بعد از جنگ اول خلیج فارس، دیگر هیچ خطری از جانب او را احساس نمی کردند. اما حمله به عراق از سوی آمریکا یک کشور را خیلی خوشحال کرد. آن کشور نه ایران بود و نه آمریکا و نه کویت. 

ما ایرانی ها از صدام متنفر بوده و هستیم. اما در جهان عرب، صدام محبوبیت داشت و او را با صلاح الدین ایوبی – فرمانده افسانه ای مسلمانان در جنگ های صلیبی – مقایسه می کردند چرا؟ چون صدام همواره از اسراییل انتقاد می کرد و حمله به سرزمین های اشغالی و آزاد سازی قدس از چنگال اسراییل را لااقل در سخنانش مطرح می کرد. از سوی دیگر فراموش نکنیم که عراق اولین کشور عربی بود که در جنگ اول خلیج فارس، با موشکهای اسکاد به سرزمین های اشغالی حمله کرد. به عبارتی باید گفت که صدام به عنوان رهبر عراق با آن ویژگی ها که گفتیم، برای اسراییل یک خطر دائمی محسوب می شد و بنابراین به سادگی می توان فهمید که لابی صهیونیست ها در ترغیب آمریکا به حمله به عراق باید نقش مهمی ایفا کرده باشد. 

حالا که به اینجا رسیدیم به وجهی پنهان از یازده سپتامبر می پردازیم. شاید برایتان این سوال باشد که برنده و بازنده ماجرای یازده سپتامبر چه کشورهایی بودند. 

آمریکایی ها پیروز ماجرای یازده سپتامبر نبودند آنها ضربه ای هولناک خوردند و آمریکای بعد از آن روز، دیگر به اقتدار سابق خود برنگشت. این حادثه نشان داد که آمریکا هم نقطه ضعف دارد و برای دشمنانش دیگر آن هدف دست نیافتنی نیست.

القاعده و سلفی های تندروی جهان اسلام هم پیروز این ماجرا نبودند حتی به نظر می رسد مطلقا شکست خوردند آنها قدرت و توان نظامی و مالی خود را در این واقعه از دست دادند و تشکیلاتشان از هم پاشید البته تفکر سلفی حذف نشد و در قالب های دیگری در سال های بعد خودنمایی کرد اما تشکیلات القاعده دیگر به اقتدار و شوکت سابقش برنگشت. 

پس پیروز 11 سپتامبر که بود؟ شاید برایتان عجیب باشد که اسراییل را بزرگترین پیروز این حادثه تروریستی بدانیم. چرا؟ چون بعد از آن موج عظیمی از اسلام گرایی و محدود سازی جریان های اسلام گرا در کشورهای جهان راه افتاد و با توجه به دشمنی مسلمانان با اسراییل، این اتفاق برای اسراییل یک موهبت بزرگ بود. ضمن این که بعد از یازده سپتامبر تا سال ها جنایت های این رژیم در سرزمین های اشغالی نمی توانست افکار عمومی را حساس کند. 

علاوه بر این ، اسراییلی ها با کمک خشم بزرگی که در آمریکا شکل گرفته بود توانستند یکی از حکومت های مزاحم خود در خاورمیانه یعنی حکومت صدام را از بین ببرند. 

حادثه یازده سپتامبر قطعا یک اقدام غیرانسانی بود و نمی توان به هیچ وجه این عملیات را با هر استدلالی توجیه کرد. علاوه بر این، این عملیات هیچ فایده ای برای جهان اسلام نداشت بلکه تبدیل به مصیبتی برای آنها شد. مسلمانان ساکن در کشورهای غربی به خوبی می دانند که این حادثه چه تاثیر منفی بزرگی در ذهنیت سایر مردم دنیا علیه مسلمانان گذاشت و حالا که بعد از سال ها به آن می نگریم شاید این تحلیل امنیتی کمی باورپذیر باشد که گفته می شود حتی در طراحی این عملیات هم اسراییلی ها نقش داشتند. اخباری هست که نشان می دهد یک فلسطینی که جاسوس اسراییلی ها بود اولین ارائه دهنده طرح حمله به یازده سپتامبر به رهبران القاعده بود. همان طور که گفتیم این استدلال از آن جهت قابل تامل است که اسراییل برنده مطلق این ماجرا بود. 

به هر صورت ، حملات یازده سپتامبر با خود ابهامات فراوانی دارد که شاید دهه ها بعد، با انتشار اسناد محرمانه آمریکا بتوان به ابعاد پنهان آن دست یافت. 

 

 

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت پارسینه هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد